منتظر بودم ولنتاین بهم یه پیغام تبریک یا فحشی چیزی بده ...اما خبری نشد البته انتظار خاصی هم نداشتم و روش حساب نکرده بودم
عصر باید دختری را می دیدم که فیلم گردش 3 روز قبل رو بهش بدم و بعدش برم برای تفریحات سالم در ولنتاین سینگلم!
با 5 دقیفه تاخیر اومد،چشماش پف کرده بود..گفت مریضه .
از اونجا رفتم برای سینما، فیلمی که می خواستم ببینم ولف من بود که تو ژانر وحشت بود.از شانسم یه جای خالی مونده بود واسه 30 دقیقه بعد.
یه کوکا و پاپ کورن گرفتم و رفتم...
بعد از خروج موفقیت آمیز از سینما رفتم و از KFC یه تویستر کومبو گرفتم و اینگونه ولنتاین را به سر کردم و هنوز زنده ام
----
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
بیخیال ولنتاین بابا
سپندار مزگان رو عشق....
مخلصیم
ارسال یک نظر