انگشتان من لبخند می زنند
۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه
آن گلدان لعنتی
گلدونی رو که برام هدیه آورده بود از پنجره انداختم بیرون ..همین!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
Arash.MHD
مشاهده نمایه کامل من
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
▼
2010
(28)
◄
دسامبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(6)
◄
مهٔ
(5)
◄
آوریل
(3)
▼
مارس
(6)
حرفهای جمع شده
سال نو : من و انسانها
آن گلدان لعنتی
شخصیت گم شده و تست MBTI
من حالم خوبه
این احساس داغون از گذشته و باقی ماجرا!
◄
فوریهٔ
(6)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر